چگونه بگو یم دوستت دارم ...
بهترینم تو را که برایم بهترینی
تو را که هم زمان با تولدت در قلبم همه چیز را فراموش کردم
دستم را به تو می دهم قلبم را نیز به تو خواهم بخشید
فقط بگو ، بگو به من که می آیی ، بگو که تو نیز قلبت پیش من است
نمی خواهم عشق را گدایی کنم
اما ، قلبم بیمار تو ست
نگاهم به دنبال تو ست
فکرم همیشه و همه جا فقط با توست
چگونه قلبم را ساکت کنم
نمی توانم....
بیا ... که دیگر مرا تاب انتظار نیست ....
بیا و قلب خسته ام را بگیر ....
من فقط نگاه تو را می خواهم ...
ای که مرا دیوانه نگاهت کردی ....
من که کاری نداشتم به تو ، اما تو مهرت را به قلبم دادی
و دیوانه ام کردی ....
مهربانم ....
عزیز جانم ...
چگونه باید به تو بگویم که دوستت دارم .... بی نهایت ...
به اندازه تمام قطره های باران ...
به اندازه تمام ستاره های آسمان ...
به اندازه ...
آرزومه که یه لحظه
روبروی من بایستی
آخه قلبم نگرونه
توی شهری که تـــــــــــــو نیستی
تو خیال کن ادمای
همه دنیا توی شهره
توی شهره بی تو اما
دل من با همــــــــــــــــــــــــه قهره
توی شهری که تو نیستی
همه جارو غم گرفته
هرکجا رفتی صدام کن
عزیزم دلـــــــــــــــــــــــــــــم گرفته
شدم اون غریبه ای که
تو نباشی نمی ارزه
دارم از نفس می افتم
مثله یه گیــــــــــــــــــــــــــــاه هرزه
می توان رفت در ستاره های چشم او
می توان نیست شد هیچ ندید، جز دو نقطه سیاه
می توان خود را دید، لحظه ای غربت خود را حس کرد
و در آن مرز غریبانه چه شیرین جان داد
از غم عشق چه می باید کرد، من نمی دانم هیچ
تو بگو، تشنه ام تشنه ترین تشنه ها
از عطش می سوزم، تو بگو من نمی دانم هیچ
از غم عشق چه می باید کرد
معنای زنده بودن من با تو بودن است
نزدیک، دور
سیر، گرسنه
رها، اسیر،
دلتنگ، شاد
آن لحظه ای که بی تو سر آید مرامباد!
مفهوم مرگ من،
در راه سر افرازی تو، در کنارتو،
مفهوم زندگی است
معنای عشق نیز
در سرنوشت من!
با تو، همیشه با تو،
برای تو...
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق
تقصیر چشمای تو بود ، وگرنه ما کجا و عشق ؟
سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت
بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت
تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس
تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس
عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم
یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم
همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم
قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم
من همونم که یه روزی واسه چشات خونه ساختم
واسه بوسیدن دستات همه زندگیمو باختم
چیز تازه ای ندارم به پای تو بریزم
دست خوب مهربونی یاورت باشه عزیزم
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید
Why do you like me..? Why do you love me?
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
I can't tell the reason... but I really like you
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"دوست دارم
You can't even tell me the reason... how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟
How can you say you love me?
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
I really don't know the reason, but I can prove that I love U
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم
Proof ? No! I want you to tell me the reason
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
Ok..ok!!! Erm... because you are beautiful,
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،
because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،
because you are caring,
همیشه بهم اهمیت میدی،
because you are loving,
دوست داشتنی هستی،
because you are thoughtful,
با ملاحظه هستی،
because of your smile,
بخاطر لبخندت،
The Girl felt very satisfied with the lover's answer
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت
The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون
Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk?
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم
Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
Does love need a reason?
عشق دلیل میخواد؟
NO! Therefore!!
نه!معلومه که نه!!
I Still LOVE YOU...
پس من هنوز هم عاشقتم
True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره
Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره
Immature love says: "I love you because I need you"
"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم
Mature love says "I need you because I love you"
"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم
"Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays"
"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه"